در باطن دل خود، در عمق جان خود، از من خوف و خشیت داشته باش! یعنی خوفِ واقعی، خوف عمیق از خدای متعال، نه خوف ظاهری و ظاهر قلب. اگر اینکار را کردی، نتیجه این است که من هم بواطنِ کار تو را حفظ میکنم، رعایت میکنم.
حکیمی به دنبال یک حکیمِ دیگری برای فراگیری هفت مطلب، هفتصد فرسنگ راه را طی کرد. ممکن است این هفتصد فرسنگ، مبنی بر تکثیر باشد، یعنی میخواهند بگویند راههای طولانی رفتند.
نماز، نعمت الهی است، نعمت بزرگی است. روزه، نعمت است. زکات، نعمت است. حج، نعمت است. خمس، نعمت است. وجوبِ اینها برای ما نعمت است. میفرماید: متنعّم بشوید به عبادتِ من در دنیا.
تا آنجایی که ممکن است، کارِ برادرِ مؤمن را حمل بر صحّت کنید. اگر همین یک دستور را ما در بین خودمان رعایت بکنیم، چقدر از دشمنیها و شایعهها کم خواهد شد.
دنبال اخوان صدق باش! اخوان صدق یعنی آنهایی که با تو صادقانه دوست و برادرند. که غالباً هم این دوستیِ صادقانه ناشی از عقاید و ایمان است. انسان وقتی با برادر مؤمن به یک امر واحدی معتقد و مؤمناند و ایمانشان ایمانِ راسخی است، این برادری برادریِ صدق است.
در گفتار خود یا در گفتار و کردار خود با کسانی مشورت کن که یَخافون الله. معیار، این است. آدمهایی که نسبت به تکلیف الهی مبالاتی ندارند، با اینها مشورت نکن! کسانی که از خدای متعال میترسند، طبعاً مراقب گفتار و رفتارشان هستند، با اینها مشورت کن!
نوبتِ دوّمی میرسد که غنی است، غنیِ اهل بهشت. فرض این است که اهل بهشت است. اینقدر برای حساب میایستد تا عرق از سر تا پای او جاری میشود! بعد از مدّت طولانی، وارد بهشت میشود.
عالم باشید لکن این علم، شما را به جبّاریت، زورگویی و استکبار سوق ندهد! که اگر اینطور شد، فَیذهَب باطلُکم بحقِّکم، در اینصورت باطلِ شما حقِّ شما را از بین ببرد. باطلتان چیست؟ جبّاریت. حقّتان چیست؟ عالم بودن.
کسیکه حرفش با عملش مطابق نیست، ایمان او مستودَع است، ایمانِ ثابت نیست. بعضی از ماها حرفهای خوبی میزنیم؛ مردم را به خدا، به پیغمبر، به خشوع در صلاة، زهد و تقوا دعوت میکنیم، خودمان هم در آن حدّ نیستیم، باطنمان منطبق بر این ظاهر نیست!
خیلی موقعیتِ خوبی است که انسان در قیامت تا وقتی که فراغت از آن حساب دشوار الهی پیدا میکند، نزدکترینِ خلائق به خدای متعال باشد. خیلی جایگاه مهمی است، جا دارد که انسان به دنبال این باشد که این را برای خود تحصیل کند.
سه چیز است که قلب انسان مسلم با وجود این سه چیز دچار خیانت نمیشود. 1- کار را خالصاً برای خدای متعال انجام بدهد. 2- خیرخواهیِ برای ائمۀ مسلمین. 3 - جماعت مسلمین را خراب نکند، دچار تفرقه نکند.
چه آنوقتی که شوق پیدا میکنی که دنبال این فرآوردۀ مادی و زندگی بروی، و به آن میرسی و خوشحال میشوی؛ چه آنوقتی که نمیشود، محزون میشوی و درد میکشی، در همۀ این اوقات به یاد مرگ باش!
امیرالمؤمنین«علیهالسلام» است، میفرماید: اگر کاری، عملی یا شخصی مرتکب خلاف ما اَوجب الله تعالی و حقوقُ الله میشود، انسان از آن تبرّی کند. ما در زندگی خودمان مشاهده کردیم کسانی را که از نزدیکان خودشان، یا از کارهای آنها یا از خودِ آنها تبرّی کردند. این، علامت مؤمن است.